آینازآیناز، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

آیناز گلی

آذر91

با سلام آیناز رو امسال مهد نفرستادم که مریض نشه ولی باباش مریض شده بوده اینقدر هی بی فکری کرد و آیناز رو بوسید تا کار داد دست من!!!!!!!!!! قربونش برم جمعه حالش بد شده بود وحشت سرفه می کرد دکتر بردیمش به آقای دکتر دست نداد بهش گفتم آیناز چرا به آقای دکتر سلام نکردی میگه مامان من فقط با خانم دکترا سلام می کنم!!!!!! این هفته آجی زهراش اومده پیشش که من مدرسه میرم با آجی زهرا رفیقه
26 آذر 1391

عاشورا 91

برای تاسوعا و عاشورا کلی آیناز تو مراسمات شرکت کرد و سینه زد،قربونش برم الان خونه مامان جونش مونده ...
6 آذر 1391

جمعه 26 آبان

وقتی می خوام ازش عکس بگیرم مرتب ژست می گیره دیگه اصلاً صاف نمی ایسته پارک جزیره پارکینگش جا نداشت به خاطر همین مجبور شدیم ببریمش پارک جاده ساحلی اینم کارهای آیناز ...
27 آبان 1391

پارک جزیره

با مبینا اینا رفتیم شام پیتزا بعدش رفتیم پارک جزیره کلی به آیناز خوش گذشت کلی بازی کرد وقت برگش هم گریه می کرد نمی خواست باید ولی تو ماشین خوابش برد ...
23 آبان 1391

عید غدیرآبان 91

شنبه با دایی عزیز اینا ناهار بیرون رفتیم موقع برگشت رفتیم زمین کشاورزی دایی مجید اتفاقاً دایی مجید و زن دایی هم اونجا بودن آیناز هم مشغول کشاورزی ...
14 آبان 1391

تنهایی

با سلام صبح یکشنبه اومدم اهواز آیناز رو گذاشتم پیش مامان جونش ، خیلی دلم تنگه براش قربونش برم که نیست دسم به هیچ کاری نمی ره!!!! عزیز دلم باهاش تلفنی صحبت کردم میگه مامان شب نشده زودی از مدرسه بیا  
8 آبان 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آیناز گلی می باشد