آینازآیناز، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

آیناز گلی

معین کوچولو

دیروز با عمو سید و خاله و معین بیرون رفتیم تو زحمت انداختیم شون.آیناز معین رو خیلی دوست داره همش میگه مامان معین رو بیاریم برا خودمون بابایی دو تاشون رو برد استخر توپ اینم عکس معینه ولی چون با گوشی باباست کیفیتش پایینه آ   ...
23 بهمن 1391

جمعه 13 بهمن

جمعه گذشته بعد ناهار دسته جمعی عمو رحمان و عمو ولی و عمو مهدی تا یادمان شوش ، بیشه رفتیم خیلی خوش گذشت هوا آفتابی بود گاهی نم نمکی بارون می زد که هوا رو مطبوع بهاری کرده بود عالی بود چه فضایی!!!! نفس کشیدیم واقعاً!! آیناز و یونس با هم کلی بازی کردن ،آتیش روشن کردن، زمین رو کندن از تپه بالا رفتن خیلی بهشون خوش گذشت     ...
20 بهمن 1391

جمعه 6 بهمن

با سلام بعد از دو هفته  سرما خوردگی من و بابا و آیناز و خونه نشینی  دو هفته ای آیناز، هوای پنج شنبه بهاری بود به پیشنهاد بابای آیناز جمعه ناهار رفتیم بیرون کباب کردیم و آیناز حسابی بازی کرد و خسته شد شبش یه خمیازه های با صدای می کشید ...
7 بهمن 1391

دوستان آیناز

با سلام از این به بعد می خوام عکس دوستان و اقوام که همبازی آیناز هستن تو وبلاگش بزنم اولین دوستش که آیناز خیلی دوستش داره پسر عموش یونس هست که ٨ ماه از آیناز کوچکتره ان شا الله که همیشه دوستای خوبی باقی بمونن   ...
29 دی 1391

برنامه بادبادک ها

 عمو رحمان  برا روز سه شنبه١٢ دی از طریق یکی از همکاراش هماهنگ کرده بود آیناز رو ببریم  برنامه بادبادک ها سه شنبه که  ساعت ٤ صبح از مشهد رسیدیم اهواز ،اومدیم خونه آیناز رو بردم حمام بعد صبحانه بهش دادم برا خودش گرفت خوابید تا ساعت ١٢ . بعد ساعت ٢ با چشم های ورم کرده بردمش صدا و سیما . تو برنامه بادبادک ها خیلی بهش خوش گذشت بیرون که اومد تو مسیر خونه ازم می خواست برنامه       عمو پورنگ هم ببرمش اینم عکسایی که از فیلمش گرفتم ...
17 دی 1391

مسافرت مشهد دی ما91

با سلام قسمت شد تو سرمای زمستون بریم زیارت امام رضا(ع)، نایب والزیاره به جای همه دوستان بودیم همه رو دعا کردیم.آیناز هم رو دوش باباش رفت و ضریح امام رضا(ع) رو گرفت .ان شاا... همیشه زیر الطاف امام غریب باشه تو راه مستقیم مشهد سرد بود و برفی به آیناز خیلی برف بازی چسبید باباش براش گلوله برفی درست می کرد اونم می زدش خیلی خوش گذشت جای دوستان سبز اینم عکس های آیناز از تو قطار تا حرم امام، به خاطر سرما حسابی پوشیده بودمش مریض نشه!!! حوض یخ زده داخل حرم باغچه روبروی رواق شیخ طوسی در حرم کوچه برفی مسافرخونه خروجی و حیاط حرم رو تمیز کرده بودن که کسی از زائران امام لیز نخوره خدای نکرده آخرین روزم برا خرید زعفرون و زرش...
15 دی 1391

آذر91

با سلام آیناز رو امسال مهد نفرستادم که مریض نشه ولی باباش مریض شده بوده اینقدر هی بی فکری کرد و آیناز رو بوسید تا کار داد دست من!!!!!!!!!! قربونش برم جمعه حالش بد شده بود وحشت سرفه می کرد دکتر بردیمش به آقای دکتر دست نداد بهش گفتم آیناز چرا به آقای دکتر سلام نکردی میگه مامان من فقط با خانم دکترا سلام می کنم!!!!!! این هفته آجی زهراش اومده پیشش که من مدرسه میرم با آجی زهرا رفیقه
26 آذر 1391

عاشورا 91

برای تاسوعا و عاشورا کلی آیناز تو مراسمات شرکت کرد و سینه زد،قربونش برم الان خونه مامان جونش مونده ...
6 آذر 1391

جمعه 26 آبان

وقتی می خوام ازش عکس بگیرم مرتب ژست می گیره دیگه اصلاً صاف نمی ایسته پارک جزیره پارکینگش جا نداشت به خاطر همین مجبور شدیم ببریمش پارک جاده ساحلی اینم کارهای آیناز ...
27 آبان 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آیناز گلی می باشد