تعطیلات نوروز93

امسال تعطیلات بیشتر شوش بودیم فقط 1 شب اندیمشک رفتیم

بیشتر تعطیلات هم تو دشت و صحرا بودیم

شنبه 2فروردین چای و میوه بردیم بیرون که آینازو یونس دانه های سیب رو کاشتن انتظار داشتن همون لحظه درختش هم سبز بشه میوه هم بده

اینجا در حال کاشت دانه های سیب سر دونه ها هم دعوا می کردن

1شنبه 3 فروردین با عمه کشور و آجی لیلا پسر عمه مجاهد وخانمش ومهرسا وعمو ولی وزن عمو و یونس بیشه عباس آباد نزدیک حمید آباد شوش هستش رفتیم

2شنبه 4 فروردین دوست بابایی آقای خسروانی اومدن اونم خوش گذشت

3شنبه هم فقط یونس رو با خودمون بردیم همون جایی که سیب کاشته بودن

4 شنبه فقط به اتفاق یونس طرف تاج العارفین رفتیم

چقدر دوتاشون با هم لجبازی می کردن سر قوطی کنسروی که پیدا کرده بودن هم بحث می کردن

ماشین بابا رو هم به قول خودشون مثل ماشین عروس کرده بودن

5شنبه هم با باز با عمه کشور واجی لیلا وپسر عمه مجاهد وخانمش ومهرساوعمو ولی ویونس بیرون رفتیم که از گرما ناهار رو خورده نخورده فرار کردیم

جمعه یه سر اومدیم اهواز شنبه کار اداری مامان داشت بعد ناهار رفتیم اندیمشک 1شنبه بابا اومد دنبالمون

2شنبه با عمو مهدی اینا اومدیم بیرون این دفعه از سرما وباد بعد ناهار فرار رو بر قرار ترجیح دادیم هوای بهار دیگه!

3شنبه با عمه کشورو آجی لیلا وآجی زینب  وشوهرش فاطمه و سجاد وعمو مهدی وعمو ولی وزن عموها ویونس اومدیم بیرون

بعدش رفتیم خونه عمو رحیم که گوسفند عقیقه ایلیا رو تقسیم کنیم همه زحمتش گردن بابای ابوالفضل و زن عمو ثریا  بود دستشون درد نکنه

کلی با ابوالفضل بازی کردن اینجا هم بالای پشت بوم عمو رحیم و اینم جوجهاش اون پشت قایم شدن

چهارشنبه 13 به در بارون بود خونه نشین شدیم جمعه هم که اهواز اومدیم